همیشه برام سوال بوده اگه روزی واقعا عاشق کسی باشم و در همون حین مشکل خاصی پیدا کنم مثلا اگر بیماری حادی داشته باشم واقعا عکس العملم چطور خواهد بود؟ آیا برای عشقم راحت و روراست همه چی رو میگم یا اینکه سکوت می کنم و چیزی نمیگم. اگر اون روز عشقم ازم بخواد که واقعیت رو بهش بگم من چیکار میکنم. آیا همه چی رو باهاش در میون میذارم یا اینکه... اصلا اگر سکوت کنم و چیزی نگم دلیلم چیه؟ بخاطر اینه که دوستش دارم و نمی خوام اون رو رنجیده خاطر کنم. نمیخوام نگرانش کنم؟ نمیگم چون نمی خوام اون رو در غمهای خودم شریک کنم؟ یا اینکه دلیلش چیز دیگست؟
ممکنه دلیلش خودخواهی من باشه یا بی تفاوتی من نسبت به نگرانی ها و دلسوزی های اون؟ دلیلش چیه؟
واقعا این موضوعیه که من نمی دونم اگر برام اتفاق بیفته کدوم راه رو انتخاب میکنم. میخوام منصف باشم. اگر با اون در میون بذارم در واقع اون رو در غمهام شریک کردم. اما اگر سکوت کنم شاید این سکوت اون رو بیشتر آزار بده و همین سکوت من اون رو بیشتر نگران کنه و در مورد حاد بودن مشکل مطمئن تر شه. پس باید چیکار کرد؟ به من بگید کدومش درسته؟ آیا باید متناسب با روحیات طرف مقابل یکی از این دو رو انتخاب کرد یا کلا گفتن حقیقت همیشه درست ترین راهه؟ نمی دونم واقعا اگر کسی در چنین موضعی سکوت رو انتخاب کنه دلیلش چی می تونه باشه؟ آیا از عشق زیاده یا از خودخواهی و اینکه حس میکنه می تونه تنهایی این راه رو بره و به تو احتیاج نداره؟ واقعا کدومشه؟
این روزها این همش برام سواله که سکوت واقعا دلیلش چیه؟ اون می خواد تنهایی چی رو حل کنه؟
ممکنه دلیلش خودخواهی من باشه یا بی تفاوتی من نسبت به نگرانی ها و دلسوزی های اون؟ دلیلش چیه؟
واقعا این موضوعیه که من نمی دونم اگر برام اتفاق بیفته کدوم راه رو انتخاب میکنم. میخوام منصف باشم. اگر با اون در میون بذارم در واقع اون رو در غمهام شریک کردم. اما اگر سکوت کنم شاید این سکوت اون رو بیشتر آزار بده و همین سکوت من اون رو بیشتر نگران کنه و در مورد حاد بودن مشکل مطمئن تر شه. پس باید چیکار کرد؟ به من بگید کدومش درسته؟ آیا باید متناسب با روحیات طرف مقابل یکی از این دو رو انتخاب کرد یا کلا گفتن حقیقت همیشه درست ترین راهه؟ نمی دونم واقعا اگر کسی در چنین موضعی سکوت رو انتخاب کنه دلیلش چی می تونه باشه؟ آیا از عشق زیاده یا از خودخواهی و اینکه حس میکنه می تونه تنهایی این راه رو بره و به تو احتیاج نداره؟ واقعا کدومشه؟
این روزها این همش برام سواله که سکوت واقعا دلیلش چیه؟ اون می خواد تنهایی چی رو حل کنه؟
سلام
پاسخحذفاولا خدا نكنه انشالله هميشه سالم باشي
بعدم من خودم اگه مشكلي داشته باشم نميگم
البته بستگي داره تا چه مشكلي باشه مثلا اگه خداي نكرده قرار باشه 10 روز ديگه از دنيا برم اصلا نميگم چرا اون و عذاب بدم هر وقت رفتم بعد بفهمه بهتره اين خود خواهي نيست اين عشق به طرف مقابل بخاطري كه اگه بگم اون همين دروزم كه ميتونيم خوش باشيمم ممكنه واسه خودش خراب كنه همشه ناراحت باشه يا ت و فكر
manke tarjih midam hame chi ru bashe va agar tarafam azam penhun kone va hame chiro nage kheli aziat misham
پاسخحذفسلام ...
پاسخحذفمن تو این جور وقتا ، معمولن فکر می کنم اگه شرایط برعکس بود ، خودم چی می خواستم . البته این شاید درست نباشه ... ولی من معمولن رفتارام با آدما ( مخصوصن اونی که خیلی دوسش دارم ) رو از روی این که خودم چی می خوام و دوس دارم چی جوری باهام بر خورد شه تعیین می کنم . و بگم که متاسفانه من نمی خوام بپذیرم که بابا جون ! مردا همون چیزی رو نمی خوان که زنا می خوان !
ولی همینه که هست ! من چون خودم دلم می خواد طرفم صاف و ساده بیاد مشکلش رو بگه و منو تو این بلاتکلیفی نذاره که به حال خودش رهاش کنم یا گیر سه پیچ بهش بدم ، اگه برای خودم هم مشکلی پیش بیاد ، می رم می گم !
البته بماند که در راستای همون که گفتم که مردا همون چیزی رو نمی خوان که زنا می خوان ، این سینیور ما معمولن پدر ما رو در می آره و ما آخرشم نمی فهمیم چه دردی داره و رسمن خودمون دچار درد می شیم ! چون نه می تونیم ایشون رو به حال خودش رها کنیم ( چون دلمون نمی آد ) و نه می تونیم بهش گیر سه پیچ بدیم ( چون ایشون جد و آباد و همه ی فک و فامیل ما رو با هم یکی می کنه در این صورت ! )
همینا !
زیاده عارض شدیم !
میگن آخرین سنگر سکوته!!!
پاسخحذفاگرچه که مشورت خوبه تصمیم گیرنده باید خودت باشی و بس. هیچ کسی نباید به دیگری بگه چکار بکن یا نکن
پاسخحذفمن تا اونجایی که میدونم پنهان کاری درست نیست ولی هر کسی این حق رو داره که اگر می خواهد مشکلاتش را خودش و بدون دخالت دیگران حل کنه و هیچ اجباری نیست که دردت رو به کسی دیگه ولو عشقت بگی. ولی به خاطر اونها هم که شده (چون نگران میشن و پیش خودشون هزار جور فکر میکنن) بهتره که یه توضیحاتی داده بشه. مثلا مشکلی در مورد ... دارم و فقط ازت میخوام که در این مورد سوال پیچم نکنی و اجازه بدی که خودم باهاش کنار بیام
اگه طرف اعتماد داشته باشه، همینقدر کافیه
متاسفانه خیلی ها باور دارن که شریک زندگی شدن یعنی دو تا تبدیل به یکی شدن و این کم کردن آدمهاست. به هر حال کسی که اینطور فکر میکنه یا کسی که اعتماد نداره ممکنه که این توضیحات براش کامل نباشه و بخواد به زور و به اسم عشق و همدردی بازپرسی راه بندازه و اعتراف بگیره. که واویلا
سلام و صبح زیبای اولین روز هفته شما دوست عزیزم بخیر و شادی [گل][گل][گل]
پاسخحذفاومدم برای عرض سلام و احترام [بدرود]
خدا نكنه دوست من
مرسی که اومدی وبم! خوشحال شدم! بازم از این کارا بکن!
پاسخحذفسلام دوست عزیزم شب شما بخیر
پاسخحذفپیشاپیش فرا رسیدن ایام شهادت حضرت اباعبدالله الحسین رو به شما و خانواده محترم تسلیت میگم و امیدوام که مورد لطف آقا قرار بگیریم (انشا’الله )
سلام و صبح بخیر دوست گرامی
پاسخحذفبا یکی از معجزات و عنایت امام حسین (ع) آپم و منتظر حضور و نظر شما هستم
ایام به کام [گل][گل][گل]
حالا که چیزی نشده
پاسخحذفاین قدر به چیزای بد فکر نکن دوستم